حالا اینجا تک و تنها پرپر گذشته ها...........
حالا اینجا تک و تنها پرپر گذشته ها...........
هزار پرنده مثل تو عاشق .............
.................
..................
ای خسته از شب اما سفر نیس علاج این درد
راهی که رفتی رو به غروب رو به سحر نیس...........
............
دل و دین و عقل و هوشم همه را به باد دادی
ز کدام باده ساقی به من خراب دادی ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
خیلی مخلصیم داش میلاد
فداتنوشته اصلی توسط K A M R A N
خیلی مخلصیم داش میلاد
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در خرابات مغان نور خدا میبینم
وین عجب بین که چه نوری ز کجا میبینم
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
نگمه
به که گویم که در این پرده چه ها میبینم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 28 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 28 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
