@
@
به یاد آرتین
عهد کردم که دگر می نخورم در همه عمر
بجز از امشب و فردا شب و شبهای دگر
به یاد آرتین
عهد کردم که دگر می نخورم در همه عمر
بجز از امشب و فردا شب و شبهای دگر
سایهاش هم نمی موند, هرگز پشت سرش, غمگین بود و خسته, تنهای تنها, با لبهای تشنه, به عکس یه چشمه نرسید تا ببینه, قطره، قطره قطرهٔ آب، قطرهٔ آب در شب بیتپش, این طرف، اون طرف, میافتاد تا بشنفه, صدا، صدا ...صدای پا، صدای پا ...
حبیب - یاران من
آلبوم مرد تنهای
شب
رفتی و خاطره های تو نشسته تو خیالم
بی تو من اسیر دستِ آرزوهای محال م
یاد من نبودی اما
من به یادِ تو شکستم ..
تو تمومِ طول جاده که افق برابرم بود
شوق تو راه توشه من ، اسمِ تو همسفرم بود
منِ دلشیشه ای هر جا ، هر شکستن که شکستم
زیرِ کوه بارِ غصه هر نشستن که نشستم
عشق تو از خاطرم برد که نحیفم و پیاده
تورو فریاد زدم و باز خون شدم تو رگِ جاده
..
نیزه ی نم بادِ شرجی
وسط دشت تابستون
تازیانه های رگبار توی چلّه زمستون
نتونستن نتونستن جلوی منو بگیرن
از منِ خستة ی خسته شوق رفتنو بگیرن
حالا که رسیدم اینجا پرِ قصّه براگفتن
پر نیازِ تو برای آه کشیدن و شنفتن ..
در حال حاضر 270 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 270 مهمان ها)