حسین پناهی اصلا تولدش تو این کشور به نظر من اشتباه بود
حسین پناهی اصلا تولدش تو این کشور به نظر من اشتباه بود
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
یغما :
برایِ محسن که نام ، جو ، نه بود
نام ، جو نه بود و نیست
یغما و محسن
اشی مشی شدن
جوابِ نشستن بر بامِ ویرانه ست .
گنجشکِ سقوط کرده در حوضِ نقاشی !
باید می پریدی ...
از نگاهِ حاکم باشی
سنگ و جانِ گنجشک ها
هر دو مُفتند ...
یغما ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
ی همخدمتی داشتم بچه بندر عباس بود تعریف می کردکه خونمون تو ی محل بود با خانواده پدری ناصر و می گفت که خانواده زن اولش ترتبیشو دادننوشته اصلی توسط Saber
میگن ناصر قرص خورده و کار رو به حد رسونده
البته اینو یه جورایی قبول دارم که ناصر رو کشتن
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
وقتی شبنم می شینه رو غبار جاده ها
وقتی هر خاطره ای تورو یادم میاره
وقتی تو آینه خودمو گم می کنم
می دونم که لحظه هام رنگ آبی نداره ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
تو سکوته سینه دل مرده ولی
من ساده دل می گم صبور شده
عارف دوست داشتنی و عزیز
در حال حاضر 206 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 206 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول