حیف از تو ای مهتابِ شهریور، که ناچار
باید بر این ویرانهی محزون بتابی
وز هر کجا گیری سراغِ زندگی را
افسوس، ای مهتاب شهریور، نیابی ...
حیف از تو ای مهتابِ شهریور، که ناچار
باید بر این ویرانهی محزون بتابی
وز هر کجا گیری سراغِ زندگی را
افسوس، ای مهتاب شهریور، نیابی ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
سلامِ آخر یعنی خدا حافظ . . .
خدا حافظ ای هم نشینِ همیشه . . .
تو را می سپارم به مینایِ مهتاب . . .
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
دیگه هیچی حال نمی ده و ذوق و شوقی برای ادامه دادن نیست
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 179 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 179 مهمان ها)