هنوز اون خسته از خود پاهاشه ؟
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
چون سایه های بی امان
بازیچه دست زمان
در این دنیا ماندم چنان
افسرده و حیران
سرگشته و حیران
چون آدمک زنجیر
بر دست و پایم
از پنجه تقدیر
من کی رهایم
ای که تو دادی جانم
گو به من تا کی بمانم
آدمی چون آدمک
مخلوقی سرگردان
چون آدمک زنجیر
بر دست و پایم
از پنجه تقدیر
من کی رهایم ...![]()
ویرایش توسط Milik : 09-05-2017 در ساعت 08:12 PM
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
در حال حاضر 47 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 47 مهمان ها)