اسیرم کرده لطفا کمک کنید![]()
نمیشه زمین خورد و گریه نکرد ...
نگران باش ، حل نمیشه ...
آدم یه جاهایی رو مجبوره ...
گاهی چه دلچسبه فراموشی ...
درختا باز قد میکشن ، حتی تو سایه ی تبر ...
پایان ماجراست ...
حیف ، حیف ، حیف ...
مش رمضون ، دیدی تو شهر رو گرده ی ما زین زدن ...
کسی از ما جهان آرا نمیشه ...
مردی تکیده ، بیمار ، سیگار پشت سیگار ...
پشت فرمان به خواب راننده ...
سکانس آخر ...
میرم سراغ بوم و رنگ ، شروع میشه دوباره جنگ ...
گیتارم شکست و قلبم ، از وقتی تو رفتی ...
...
..
.
و مهم نیست چندشنبه است ، و مهم نیست ساعت چند است
چه احمقانه زنده ام * چه وحشیانه نیستی
چه عاشقانه بود عمر من * چه زخم روزمره ای ...![]()
ویرایش توسط Milik : 10-02-2017 در ساعت 01:51 AM
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
اشک رازیست
لبخند رازیست
عشق رازیست
اشک آن شب لبخند عشقم بود ...
قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی
من درد مشترکم مرا فریاد کن ...
درخت با جنگل سخن میگوید
علف با صحرا
ستاره با کهکشان
و من با تو سخن میگویم
نامت را به من بگو
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام ...
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن با تو گریسته ام
برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریکبا تو خوانده ام
زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند ...
دستت را به من بده
دستهای تو با من آشناست
ای دیریافته با تو سخن میگویم
بسان ابر که با توفان
بسان علف که با صحرا
بسان باران که با دریا
بسان پرنده که با بهار
بسان درخت که با جنگل سخن میگوید ...
زیرا که من ریشه های تو را دریافته ام
زیرا که صدای من با صدای تو آشناست ...
الف ، بامداد ...
ویرایش توسط Milik : 10-02-2017 در ساعت 02:02 AM
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
آهنگ فوق العاده مهدی سپهر باز آمدم کدوم تایپک بذارم ارزش گوش دادن رو داره
همچو فرهاد بگریم همه شب در دل کوه![]()
فقط اونجا که آسمانا دل تاریک من از ماه تهیسترو با تحریر و قدرت استثنایی اجرا می کنه
![]()
Madem ki istiyorsun öyleyse durma git
تا زمانی که چنین اراده کرده ای ، نمان، برو
Beni düşünme rahat ol yalnız kalabilirim
در اندیشه من نباش، راحت باش ، می توانم تنها بمانم ..
Sende bilirsin hiç bir acı sonsuza dek sürmez
تو نیز می دانی هیچ اندوهی تا ابد ادامه نخواهد یافت ...
Hatta her an yeniden sevebilirim
و من هرزمان می توانم دوباره عاشق شوم
Olmazdı bende biliyorum haklısın haydi git
نمیشد، من هم میدانم ، حق با تواست ، درنگ نکن و برو
Korkma seninle gerçekten dost olabilirim
هراس نداشته باش ، حقیقتا میتوانم با تو دوست بمانم
Aslında bende uzun zamandan beridir sana
در حقیقت من هم دیر زمانی بود که بهت
Ayrılmak istediğimi söylemedim haydi git...
جدایی خواستم را نگفتم، درنگ نکن برو
Git... Git... Gitme dur ne olursun
برو ... برو …، نه ! ، نرو ... لطفا بایست ...
Gitme kal yalan söyledim
نرو ... بمان ، دروغ گفتم
Doğru değil ayrılığa daha hiç hazır değilim
راست نیست، برای جدایی حاضر نیستم
Aramızda yaşanacak yarım kalan bir şeyler var
چیزهای نصفه مانده برای زندگی کردن بینمان هست
Gitme dur daha şimdiden deliler gibi özledim
نرو بمان از الان مثل دیوانه ها دلم برات تنگ شده
İkimiz içinde doğru olan böylesi git
در دل هر دویمان درستش همینه، برو
İnan bana sandığın kadar üzgün değilim
باور کن مرا، آن قدر که متصور هستی ناراحت نیستم
İçimde yepyeni bir hayata başlamanın
درونم برای شروع یک زندگی کاملا تازه
Sevinci ve heyecanı var artık git...
شادی و هیجان هست، دیگر برو
زندگی یک جهنم است
اگه دائم به نداشته هایت فکر کنی
در حال حاضر 186 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 186 مهمان ها)