استان دار می خواست بگه : دیوثا ، اگه ام شب کرمون زلزله بیاد ،
با این وضعیّت شخمی یِ اینترنت و تلفن و موبایل شما ها ، ما چه گوهی به خوریم !؟
که روش نه شد بگه . . .![]()
استان دار می خواست بگه : دیوثا ، اگه ام شب کرمون زلزله بیاد ،
با این وضعیّت شخمی یِ اینترنت و تلفن و موبایل شما ها ، ما چه گوهی به خوریم !؟
که روش نه شد بگه . . .![]()
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...][فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...][فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...][فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...][فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]خداشکر یارم برگشت - چه سوت کوری بود ، بازهم خوش امدید ، قدر هم بدونید ، امیدوارم برای خودتون سنگری بسارزید
پرسه در خاک غریب پرسه ی بی انتهاست
هم گریز غربتم زادگاه من کجاست
تو شبهای پرسه دلواپسی، که میخوام دنیا رو فریاد بزنم
به کدوم لهجه ترانه سر کنم، به کدوم زبون تو رو داد بزنم
گم و گیج و تلخ و بیگذشتهام، توی این شهری که پناه داده به من
از کدوم طرف میشه به هم رسید، همه کوچهها به غربت میرسن
تو کدوم پس کوچه اوّلین سلام، گنبد سبز رو پر از ترانه کرد
تو کدوم محله واپسین وداع، غزل های عشق رو غمگنانه کرد
کوچهها و خونهها محلهها، اینجا دفترچههای بیخاطرهاند
کوچهها و خونهها محلهها، اینجا دفترچههای بیخاطرهاند
پرسه در خاک غریب پرسه بیانتهاست هم گریز غربتم زادگاه من کجاست
برام از خاطره سنگری بساز، بید بی ریشه رو شن باد میبره
نسل بی گذشته رو خاک غریب، مثل شخم کهنه از یاد میبره
میخوام از باغچه سبز امروزها، سبد خاطرههام رو پر کنم
میخوام از عطر دوباره گل شدن، شهر سالخوردگیهام رو پر کنم
کوچهها و خونهها – محلهها، اینجا دفترچههای بیخاطرهاند
کوچهها و خونهها – محلهها، اینجا دفترچههای بیخاطرهاند
پرسه در خاک غریب پرسه بیانتهاست همگریز غربتم زادگاه من کجاست
قهوه بی خوابی میاره بیشتر اعصابت خراب میشه همش تو خواب فکر میکنی
دوغ کفیر بخور اروم میشی
سوختم،اتش گرفتم،از رفیقو نارفیق![]()
افسرده از این عشق رسوا می روم
دل خسته از این بار غم ها می روم
تنها شدم تنهای تنها می روم
ای با دل دیوانه ی من آشنا
ای از من و افسانه های من جدا
تنها شدم تنهای تنها می روم
![]()
ای همه خواب و خیالم
خواهم که باز آیی کنارم
روشن کنی شب های تارم
بی تو من کسی ندارم
بیا دگر که بی قرارم
دور از تو امیدی ندارم
![]()
در حال حاضر 213 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 213 مهمان ها)