حالا همه با هم![]()
استکان شکسته
چای را
در خود نگه نمیدارد.
درخت تبر خورده
میوه نمیدهد.
صندلی فرسوده
تکیه گاه خسته ای نمیشود.
تار سیم بریده
گوشه ای را
به خاطر نمی آورد.
من اما
همچنان
سرشار شعرهای عاشقانه ام
برای تو ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
چورن نتلبیده مراد است![]()
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
در حال حاضر 84 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 84 مهمان ها)