لوله بخاری رو درآوردم ، بخاری رو زیاد کردم ، در و پنجره های اتاق رو بستم ...
لوله بخاری رو درآوردم ، بخاری رو زیاد کردم ، در و پنجره های اتاق رو بستم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
از آب گذشتم ،
بویِ ماهیِ مرده میدم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
غنچه های نیمه باز زمستانی ،
اینجا تمام فصل ها زمستان است
در میان سرما و تاریکی ،
مرگ را تجسم کنید
و سراغ بهار را از مترسک ها بگیرید ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
من تصویر خوابم را میکشیدم
چیزی گم شده بود ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
یادم نیست برا چندمین بار ،
ولی دوباره ...
The Dark Knight 2008
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
رفیقان دوستان ده ها گروهند
که هر یک در مسیر امتحانند
گروهی صورتک بر چهره دارند
به ظاهر دوست اما دشمنانند
گروهی وقت حاجت خاکبوسند
ولی هنگام خدمت ها نهانند
گروهی خیر و شر در فعلشان نیست
نه زحمت بخش و نه راحت رسانند
گروهی دیده ناپاکند هشدار
نگاه خود به هر سو می دوانند
بر این بی عصمتان ننگ جهان باد
که چون خوکند و بل بدتر از آنند
ولی یاران همدل از سر لطف
به هر حالت که باشد مهربانند
رفیقان را درون جان نگهدار
که آنها پر بها تر از جهانند
در حال حاضر 120 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 120 مهمان ها)