چه ربطی به لوگین داره .؟ منم هیچ وقت خارج نمیشم از یوزرم ..
تو وقتی که تو خونه خودت باشی کسی میتونه بره تو یوزر تو ؟ مگه اینکه برادرت . خواهرت با همون سیستم و با همون مرورگر .
این حرفی که تو میزنی عین اینه که توی یه خوابگاه یه سیستم هست برای همه توام با اون میامدی سایت و یوزرت توی مرورگر باز بوده و یکی جای تو اومده پیام دداده .
نخیر عزیز . من اگه اشتباهی بکنم به جای اینکه بیام بگه آی زود قضاوت نکنین انقد شهامت دارم که بگم آقا اشتبااه کردم دیگه قول میدم تکرار نشه .
نه اینکه بیای حق به جانب فقط یه کلمه رو که همه یاد گرفتن تا چیزی میشه زود قضاوت نکنین
...
من شهامت و غیرت آنچنانی ندارم و زیاد هم آدم شرافتمندی نیستم و هیچوقت ادعا نکرده ام و نخواهم کرد...!
اما فکر کن اگر من یوزرمو به دست کسی میدادم عکس پروفایلم الاغ میذاشت؟
ولی از این حرفا دیگه گذشته من نمیتونم براحتی اینو از دلتون دربیارم حتی با گفتن اینکه من خودم "از روی عمد" اینکارو کردم...
خودم بهتر میدونم که اعتماد رو نمیشه به راحتی و به اجبار بدست آورد...
نه ولی این چیزی هم که تو گفتی باور کردنی نیست . مگه اینکه توی خانه یکی اومده باشه تو یوزرت یا اصن خودت بودی اون روز مست کردی یه چی پروندی
به هر حال تمام شد بی خیالش
نه بجان هادی من چیزی نمیخورم دکتر گفته داروی ضد اضطراب که میخوری عمل نمیکنه دچار حمله قلبی میشی..
حالا هادی جان تو منو ببخش ببینیم بچه های دیگه میبخشن یا باید یکی (مثلأ صابر) تو این مورد بیاد ریش سفیدی کنه...
شش یا هفت ساله که بودم؛
دست چک پدرم را با دفتر نقاشی ام اشتباه گرفتم و تمام صفحاتش را خط خطی کردم؛
مادرم خیلی هول شده بود، دفترچه را از دست من کشید و به همراه کت پدرم به حمام برد ...
آخر شب صدایشان را می شنیدم
حواست کجاست زن میدانی کار من بدون آن دفترچه لنگ است؟؟
می دانی باید مرخصی بگیرم و تا شهر بروم؟
میدانی چقدر باید دنبال کارهای اداری اش بدوئم؟
"صدای مادرم نمی آمد"
میدانستی و سر به هوا بودی؟
"بازهم صدای مادرم نمی آمد"
سالها از اون ماجرا می گذرد ...
شاید پدرم اصلا یادش نیاید چقدر برای دوباره گرفتن آن دفترچه اذیت شد؛ مادرم هم یادش نمی آید چقدر برای کار نکرده اش شرمندگی کشید ...
اما من خوب یادم مانده است که مادرم آن شب سپر بلای من شد تا آب در دل من تکان نخورد؛ خوب یادم مانده است تنها کسی که قربانت شوم هایش واقعیست اسمش "مادر" است.
نوشته اصلی توسط NIMA2016
تنها کسی که قربانت شوم هایش واقعیست اسمش "مادر" است.
در حال حاضر 156 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 156 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
