کودکی نابم گِلی
دستای سابیده به تابم گِلی ...
کودکی نابم گِلی
دستای سابیده به تابم گِلی ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
کشتی ندارم ،
لعنت به سرما ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
تک تیر
بعدِ رقصِ مرفین تو شاهرگ جنجال ،
تو بزم جنگ دَم از دوستی زدن ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
لانتوریا بو می کشین ،
جا پای کفشمو رو سنگفرش سو بکشین ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
لانتوریا جوییدنتون واسه من ،
خوردن کاه تو آتیشه ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
مثل چراهای تو
و چطوری من ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
زندونیا ،
زندونبانِ زندونی های ، زندونبانِ زندونیان ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
میلاد دیوث داره تلافی این چند روزو در میاره
کاندوم بکشین دور صداتون ،
تو شماها زیاده تولید مثل ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 179 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 179 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول