چِت ...
پاره ...
چِت ...
پاره ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
نگاه من ،
رو به افق باز ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
و مهم نیست چه قصه ای از ما برای آیندگان تعریف می کنند ، راویان با متن و شعرهای غلط ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
تا حالا با رئیس وستینگ هاوس شام خوردی ؟
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
تا حالا از کسی ، دل بُردی ؟
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
هر سوال ده نمره ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
08 - Ba Masire Baad II ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
میخواستم به سربازها بگویم
نامه های معشوقه هایشان را اگر بلند بلند بخوانند...
جنگ تمام میشود!!!
در حال حاضر 159 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 159 مهمان ها)