صفحه 5017 از 6885 نخستنخست ... 401745174917496750075015501650175018501950275067511755176017 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 50,161 به 50,170 از 68846

موضوع: ○● چت روم بروبکس بارانی ™●○

  1. #50161
    فعال
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    نوشته ها
    4,416
    تشکر
    513
    تشکر شده : 1,919
    بارون گرفته نم نم...

  2. #50162
    فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    نوشته ها
    6,762
    تشکر
    4,573
    تشکر شده : 11,758
    نقل قول نوشته اصلی توسط farhad4818 نمایش پست ها
    بارون گرفته نم نم...
    ویژه عید نوروز
    تمامِ تو سهمِ منه | به کم قانعم نکن

  3. #50163
    فعال
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    نوشته ها
    4,416
    تشکر
    513
    تشکر شده : 1,919
    خاطره ...

    یکبار که از سربازیم تعریف کردم.

    یک روز ما یک ابگرمکن خراب داشتیم . قرار شد جاش یک ابگرمکن نو بخریم و هزینه کنیم. دو تا کارگر قزاق اوردیم.
    ( قزاق چشماشون ژاپنی شکله یادتون اومد)

    بعد اینا از کلمه " ژ "زیاد استفاده میکنن مثلا کنار میگن ژنار .. مثلا بگیر میگن ژگیر خلاصه ...

    وقتی اوردیمشون ابگرمکن را جا بجا کنند . دو نفر بودن اون یکی به یکی دیگه میگفت مراقب باش روی من نیوفته و از کنار بگیر

    بعد دیدم مثل مجسمه داره نگاش میکنه . گفت گرفتی گفت اره . بعد این بلند کرد دیدم اون یکی داره مثل مجسمه نگاش میکنه ...

    داشت ابگرمکن می افتاد روش . گفت کمرم کمرم . من بهش گفتم کسخول بیا کمک.. رفتم گرفتم کمکش کردم تا ابگرمکن نگهش داریم.

    وقتی که ابگرمکن گذاشتیم سرجاش طرف مثل سگ حمله به یارو گفت شییییییرم دهنت . مگر بهت نگفتم ژنار وایستا از ژیر بگیر ژونی...

    از خنده ترکیدم ... گفتم اینا کی هستن... من اگر کمک نمیکردم یعنی سگاه رفته بود. بخیر گذشت
    ویرایش توسط FARHAD_4818 : 03-16-2018 در ساعت 11:22 PM

  4. 2 کاربر مقابل از FARHAD_4818 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  5. #50164
    فعال
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    نوشته ها
    4,416
    تشکر
    513
    تشکر شده : 1,919
    نقل قول نوشته اصلی توسط KamkarDel نمایش پست ها
    ویژه عید نوروز

    بذار کمی در اب نمک باشند. همچین خبری هم نیست

  6. #50165
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    نوشته ها
    8,921
    تشکر
    33,445
    تشکر شده : 13,100
    نقل قول نوشته اصلی توسط Saber نمایش پست ها
    اون وختی که توی جهنم سبز کرمون بودی باید . . .
    میومدم توی پادگان برات مرخصی یِ با حقوق می گرفتم ، می رفتیم خیابون هزار و یک شب . . .
    اينو يادم رفت بگم وقتي واس اولين بار وارد پادگان شديم يه سربازي گفت به جهنم سبز خوش اومدين من اولش نفهميدم منظورش چيه وقتي به فاكمون دادن فهميدم
    چه بگویم نگفته هم پیداست/غم این دل مگر یکی و دو تاست...

  7. کاربر مقابل از sadegh1 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  8. #50166
    فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    نوشته ها
    6,762
    تشکر
    4,573
    تشکر شده : 11,758
    افسانه جون
    تمامِ تو سهمِ منه | به کم قانعم نکن

  9. #50167
    فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    نوشته ها
    6,762
    تشکر
    4,573
    تشکر شده : 11,758
    نقل قول نوشته اصلی توسط farhad4818 نمایش پست ها
    خاطره ...

    یکبار که از سربازیم تعریف کردم.

    یک روز ما یک ابگرمکن خراب داشتیم . قرار شد جاش یک ابگرمکن نو بخریم و هزینه کنیم. دو تا کارگر قزاق اوردیم.
    ( قزاق چشماشون ژاپنی شکله یادتون اومد)

    بعد اینا از کلمه " ژ "زیاد استفاده میکنن مثلا کنار میگن ژنار .. مثلا بگیر میگن ژگیر خلاصه ...

    وقتی اوردیمشون ابگرمکن را جا بجا کنند . دو نفر بودن اون یکی به یکی دیگه میگفت مراقب باش روی من نیوفته و از کنار بگیر

    بعد دیدم مثل مجسمه داره نگاش میکنه . گفت گرفتی گفت اره . بعد این بلند کرد دیدم اون یکی داره مثل مجسمه نگاش میکنه ...

    داشت ابگرمکن می افتاد روش . گفت کمرم کمرم . من بهش گفتم کسخول بیا کمک.. رفتم گرفتم کمکش کردم تا ابگرمکن نگهش داریم.

    وقتی که ابگرمکن گذاشتیم سرجاش طرف مثل سگ حمله به یارو گفت شییییییرم دهنت . مگر بهت نگفتم ژنار وایستا از ژیر بگیر ژونی...

    از خنده ترکیدم ... گفتم اینا کی هستن... من اگر کمک نمیکردم یعنی سگاه رفته بود. بخیر گذشت
    تمامِ تو سهمِ منه | به کم قانعم نکن

  10. #50168
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    نوشته ها
    8,921
    تشکر
    33,445
    تشکر شده : 13,100
    نقل قول نوشته اصلی توسط farhad4818 نمایش پست ها
    خاطره ...

    یکبار که از سربازیم تعریف کردم.

    یک روز ما یک ابگرمکن خراب داشتیم . قرار شد جاش یک ابگرمکن نو بخریم و هزینه کنیم. دو تا کارگر قزاق اوردیم.
    ( قزاق چشماشون ژاپنی شکله یادتون اومد)

    بعد اینا از کلمه " ژ "زیاد استفاده میکنن مثلا کنار میگن ژنار .. مثلا بگیر میگن ژگیر خلاصه ...

    وقتی اوردیمشون ابگرمکن را جا بجا کنند . دو نفر بودن اون یکی به یکی دیگه میگفت مراقب باش روی من نیوفته و از کنار بگیر

    بعد دیدم مثل مجسمه داره نگاش میکنه . گفت گرفتی گفت اره . بعد این بلند کرد دیدم اون یکی داره مثل مجسمه نگاش میکنه ...

    داشت ابگرمکن می افتاد روش . گفت کمرم کمرم . من بهش گفتم کسخول بیا کمک.. رفتم گرفتم کمکش کردم تا ابگرمکن نگهش داریم.

    وقتی که ابگرمکن گذاشتیم سرجاش طرف مثل سگ حمله به یارو گفت شییییییرم دهنت . مگر بهت نگفتم ژنار وایستا از ژیر بگیر ژونی...

    از خنده ترکیدم ... گفتم اینا کی هستن... من اگر کمک نمیکردم یعنی سگاه رفته بود. بخیر گذشت

    چه بگویم نگفته هم پیداست/غم این دل مگر یکی و دو تاست...

  11. #50169
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    نوشته ها
    8,921
    تشکر
    33,445
    تشکر شده : 13,100
    نقل قول نوشته اصلی توسط KamkarDel نمایش پست ها
    افسانه جون
    جونم فداش شم
    چه بگویم نگفته هم پیداست/غم این دل مگر یکی و دو تاست...

  12. #50170
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    34,385
    تشکر
    6,995
    تشکر شده : 22,836
    آقا


صفحه 5017 از 6885 نخستنخست ... 401745174917496750075015501650175018501950275067511755176017 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 225 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 225 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •