بفرما ببینم چجور برات بفرستم بزم هایده رو ؟
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ما دو تا ماهی بوديم
توی دريای کبود
خالی از اشک های شور
از غم بود و نبود
پولکامون رنگ و وارنگ
روزا مون خوب و قشنگ
آسمون مون يکی
خونه مون یه قلوه سنگ
پولکامون رنگ و وارنگ
روزها مون خوب و قشنگ
آسمون مون يکی
خونه مون یه قلوه سنگ
خنده مون موجا رو تا ابرها مي برد
وقتی دل گير بودم اون غصه می خورد
تورای ماهي گيرا وا نمي شود
عاشقی تو دريا تنها نمی شد
خواب مون مثل صدف پر مرواريد نو
پر شد اين غصه ی ما توی درياهای دور
هميشه توک ميزديم به حباب های درشت
تا که مرغ ماهی خوار آمد و جفتم و کشت
دلش آتيش بگيره .. دل اون خونه خراب
ديگه نوبت منه سايش افتاده رو آب
بعد ما نوبت جفت های ديگه ست
روز مرگ زشت دل های ديگه ست
ای خدا کاری نکن يادش بره
که يه ماهی اين پايين منتظره
نمی خوام تنها با شم
ماهی دريا باشم
دوست دارم که بعد از اين توی قصه ها باشم
...
![]()
از این همه پاسخ گذشتم ،
بوی اون که می پرسه میدم ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
در حال حاضر 221 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 221 مهمان ها)