گیج شدم . . .![]()
اینم می کشم شاید گیج شم
نفهمم کجام
نفهمم چی می خوام
نفهمم چرا دوستا می رن دیگه نمیان . . .![]()
فستیوال کن خیلی سیاسی به حساب میاد ، به نظر من حتی جایزه هاش هم سیاسی تشریف داره ، ولی حتی برای دولت فرانسه هم کار احمقانه ای به حساب میاد که بخواد ویترین سینمای کشورش رو به خاطر یه کشور دیگه به خطر بندازه و یه جورایی خودزنی کنه ،
دیکتاتوری آخوندی واسه ادامه بقا باید خیلی بیشتر از پناهی ها و کیارستمی ها و ... رو برای بقای خودش به حراج بزاره که صد در صد هزینه های زیادی براش داره ، به نظرت این سران کندذهن که تا خرخره تو لجن افتادن و به چپاول عادت کردن حاضرن همچین هزینه ای کنن ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
نمی دونم . . . من خودم هم شک دارم . . . ولی نمی شه احتمالات رو نا دیده گرفت . . .
این قدر تناقض توی این جریانات زیاد شده ، که تمیز دادن گروه ظالم از گروه مظلوم مشکل شده . . .
شاید همین که جعفر پناهی با وجود ممنوعیتش داره فیلم می سازه تا توی فرانسه اکران بشه ، خودش حرف من رو تائید کنه !
این فیلما در حالت عادی قرار نیست داخل ایران پخش بشن . . .
فرض کن اینترنت و ماهواره ای وجود نداره . . .
پس واجا هنوز دوست داره یه سوزن به خودش و یه جوال دوز به مردم ایران بزنه . . .
هیچکس مظلوم نیست ، شاید ها و باید ها زیاد تشریف دارن ،
ولی خب می تونی از اون زاویه نگاه کنی که با جایزه دادن به فیلمی که حتی خودِ کارگردانش هم به پخش شدنش امید نداره چه برسه به جایزه گرفتنش ،
یه نقطه ی سیاه باشه کنار بقیه سیاهی های موجود تو این حکومت ، که بهشون نشون میدن واسه تو چشم جهان رفتن احتیاج به رفتن به یه کشور دیگه نیست ، احتیاج به نشون دادن کشته شدن یه سری آدم گرسنه که فقط واسه پول رفتن توی جنگی که اصلا معلوم نیست واسه چی هست یا واسه کی هست ، احتیاجی به تحریف تاریخ نیست ، میشه خیلی ساده اعتراض کرد ، با یه ماشین تو بیابون و فقط با یه بازیگر
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
از پخش ربنای شجریان رسیدیم به پخش صدای مسیح و آرش عدل پرور و بهنام بانی ،
از صداهای ایرج بسطامی و شهرام ناظری رسیدیم به ماکان بند و محسن ابراهیم زاده ،
از فریدون فرخزاد رسیدیم به رضا رشیدپور و احسان علیخانی ،
از هوشنگ ابتهاج رسیدیم به بابک صحرایی ،
از بهروز وثوقی رسیدیم به نوید محمدزاده ،
از پرویز صیاد رسیدیم به محمد حسین مهدویان ،
از مری آ پیک رسیدیم به سحر قریشی ...
از بختیار رسیدیم به روحانی ،
ما نسلِ روشنی که تا عمق خیابان سوخت ...
ویرایش توسط Milik : 06-12-2018 در ساعت 05:03 AM
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
سنگین . . . خیلی سنگین بود . . .![]()
هم حرفای تو رو قبول دارم . . . هم حرفای خودم رو . . .
میشه !؟
دقیقاً 40 به 40 . . .
20 در صد هم برای اشتباه کردن جفت مون . . .
که ای بی خبران . . .
می ترسم . . . هنوز منم مثل خیّام می ترسم . . .
قومی متفکرند اندر ره دین
قومی به گمان فتاده در راه یقین
می ترسم از آن که بانگ آید روزی
کای بی خبران راه نه آن ست و نه این . . .![]()
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
در حال حاضر 158 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 158 مهمان ها)