هزارتا شاعر منتظرن قلم بزنن ،
تو پیچ و خم زلفت قدم بزنن ...
هزارتا شاعر منتظرن قلم بزنن ،
تو پیچ و خم زلفت قدم بزنن ...
ویرایش توسط Milik : 07-25-2018 در ساعت 05:36 AM
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
دست مزدت خوبه !؟
نونِ ک...س...ک...ش....ی می خورن ، مزدوران نظام مقدس ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
صبح ها هم می ری توی وزارت شکنجه می کنی یا فقط شب کاری !؟
نمی دونم . . . تیری توی تاریکی می زنم . . .
تو این شهر گوه دست و پا میزنم
چون نمیخوام تو باشی قهرمان زنم
در حال حاضر 24 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 24 مهمان ها)