تو قصّه گوی شب تاریک . . .
تو قصّه گوی شب تاریک . . .
با یه مشت شعر و ترانه
با تو که نمی شه جنگید . . .
میخواستم به سربازها بگویم
نامه های معشوقه هایشان را اگر بلند بلند بخوانند...
جنگ تمام میشود!!!
این بار من یک بارگی در عاشقی پیچیده ام
این بار من یک بارگی از عافیت ببریده ام
دل را ز خود برکندهام با چیز دیگر زنده ام
عقل و دل و اندیشه را از بیخ و بن سوزیده ام
ای مردمان ای مردمان از من نیاید مردمی
دیوانه هم نندیشد آن کاندر دل اندیشیده ام
دیوانه کوکب ریخته از شور من بگریخته
من با اجل آمیخته در نیستی پریده ام
در دیده من اندرآ وز چشم من بنگر مرا
زیرا برون از دیدهها منزلگهی بگزیده ام
من از برای مصلحت در حبس دنیا مانده ام
حبس از کجا من از کجا مال که را دزدیده ام
#علیرضا افتخاری
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
حمید این بر نامه رو از یوتیوب گرفتی !؟
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
سلام بابک جان
قبلا خودت یه بار یه اشاره ی ریز کرده بودی توام تلافی کردی عطشو یادم انداختی
بابک جدیدا یه مریضی خوب گرفتم. وقتی آهنگارو گوش میدم به این فک میکنم اولین بار که گوش کردم چه حسی داشتم مثلا دستای تو،وای که چه میکرد با من سی ثانیه ی اولش...
کاش مثل سابق بنویسی شک ندارم توانشو داری. اینو بدون که برام خیلی مهمی
هرچی گشتم لینکش رو پیدا نکردم
زندگی یک جهنم است
اگه دائم به نداشته هایت فکر کنی
در حال حاضر 86 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 86 مهمان ها)