اگه دوست نداشت ،
پس چرا می خندید ...
اگه دوست نداشت ،
پس چرا می خندید ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
البته می دونید که تلفظ حَشَر درسته . . .
هزارتا شاعر منتظرم قلم بزنن ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
یه زن هم نداریم حشری بشه . . .
بزنیم توی گوشش . . .
تا اسلام عزیز به خطر نیوفته . . .
یه هویی . . .
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
توی اتاق تاریک نور فلش . . .
زیبا ، بیا که فصل ،
فصلِ ، آشنایی نیست
زیبا ، بیا که نَفَس ،
نقشِ خالیِ قالی ،
روی دار است
زیبا ، بیا که پرنده ،
در هَوس کوچ مُرد
زیبا ، بیا که نیلوفر ،
از نبودنت خشکید ...
زیبا ، عَطر موهایت ،
از یادِ باد رفته است
زیبا ، بیا
و با آمدنت ،
به لب های سردم ،
اندکی فرصتِ لبخند بده ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
اینجا سایه ها ،
از سرما روسپی ترن ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 178 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 178 مهمان ها)