می خندم مَردُم تو بی پناهیم ...
می خندم مَردُم تو بی پناهیم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
واسه ادامه دار شدن سریال این حرکت ، حرکتی قابل حدس زدن بود ...نوشته اصلی توسط Sahand.M
قراره سورپرایز بشی
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
سونامی گرسنگان در راه هست
اگه مادرش قاتل بود بازم می تونست ادامه پیدا کنه. مسلما اگه فصل دومی باشه صرفا با این موضوع که دختره قاتله پیش نمی ره.
از وسط های سریال از رفتار مادرِ با دخترا و دیالوگ هایی که می گفت کاملا معلوم بود که مشکل داره ، ولی بهش نمی خورد که قاتل باشه ، واسه این مدل قاتل بودن خیلی اشرافی تشریف داشت ...
کلا کارایی جنایی که همچین داستان هایی رو دارن ، زیاد پایان های خوبی ندارن ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
لالایی بخون
مادر صداتو دوست دارم
تمامِ تو سهمِ منه | به کم قانعم نکن
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
شهرِ من شهرِ منه ،
این پیرِ تن فروخته
مزارِ دستِ جمعیِ ،
ستاره های مرده ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
پلنگ مانده در طوفان
نهنگ مانده بر ساحل
...
در حال حاضر 313 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 313 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
