من از آن کوچ که باید بروی کشته شوی
زنده برگشتم و انگیــزه ی پـرواز پرید...![]()
من از آن کوچ که باید بروی کشته شوی
زنده برگشتم و انگیــزه ی پـرواز پرید...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
تمامِ تو سهمِ منه | به کم قانعم نکن
چه بگویم نگفته هم پیداست/غم این دل مگر یکی و دو تاست...
در حال حاضر 97 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 97 مهمان ها)