غم تنهایی اسیرت می کنه
تا بخوای بجنبی پیرت می کنه![]()
غم تنهایی اسیرت می کنه
تا بخوای بجنبی پیرت می کنه![]()
وقتی که تنها میشم اشک تو چشام پر می زنه
غم میاد یواش یواش خونه ی دل در می زنه
یاد اون شبها میفتم زیر مهتاب بهار
توی جنگل لب چشمه می نشستیم من و یار
غم تنهایی اسیرت می کنه
تا بخوای بجنبی پیرت می کنه
میگن این دنیا دیگه مثل قدیما نمیشه
دل این آدما زشته دیگه زیبا نمیشه![]()
اون بالا باد داره زاغ ابرا رو چوب می زنه
اشک این ابرا زیاده ولی دریا نمیشه
غم تنهایی اسیرت می کنه
تا بخوای بجنبی پیرت می کنه.
****به به عجب شعری****
غم تنهایی
شاعر: آرش سزاوار
آهنگساز: فریدون فروغی - آرش سزاوار
تنظیم کننده: واروژان (کبیر)
خواننده: زنده یاد فریدون فروغی
چه بگویم نگفته هم پیداست/غم این دل مگر یکی و دو تاست...
در حال حاضر 55 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 55 مهمان ها)