وعدهاش همه دروغه
آسموناش پر دوده
قلب عاشقاش کبوده
کاش توی قحطی شقایق
بشینیم توی یه قایق
وعدهاش همه دروغه
آسموناش پر دوده
قلب عاشقاش کبوده
کاش توی قحطی شقایق
بشینیم توی یه قایق
بزنیم دلو به دریا
منو تو تنهای تنها
خونه هامون پرنرده
پشت هر پنجره پرده
قفسها پر پرنده
لبهای بدون خنده
چشمها خونه ی سواله
مهربون شدن محاله
نه برای عشق میلی
نه کسی به فکر لیلی
کاش توی قحطی شقایق
بشینیم توی یه قایق
بزنیم دلو به دریا
منو تو تنهای تنها
اونقده میریم که ساحل
از منو تو بشه غافل
قایق رو با هم میرونیم
اونجا تا ابد میمونیم
جای که نه آسمونش
نه صدای مردومونش
نه غمش نه جنبوجوشش
نه گلای گل فروشش
مثل اینجا آهنی نیست
پس ببین یادت بمونه
کسی هم اینو ندونه
زنده بودیم اگه فردا
وعده ی ما لبه دریا
"وعده ی ما لبه دریا"
شاعر: مریم حیدرزاده
آهنگساز: رامین زمانی
تنظیم کننده: رامین زمانی
خواننده: داریوش
چه بگویم نگفته هم پیداست/غم این دل مگر یکی و دو تاست...
رفتی از دنیای خاموشم
صدایت را گرفتن
غصه های کهنه برگشتن
و جایت را گرفتن
در کجای جاده شب راه تو از من جدا شد
در کجای قصه از من دست هایت را گرفتن
گرچه شاید روز دیدار تو در تقویم من نیست
با نگاهت تا شب جان دادنم همراه من باش
من که برگی در شب پایان پاییزم غریبم
لااقل تا لحظه افتادنم همراه من باش
بی تو میدانم بی تو میدانم که من می مانم و این جاده های بی رسیدن
بی تو میدانم بی تو میدانم بی تو من می مانم و یک کهکشان تنهایی محض
بی تو میدانم بی تو میدانم بی تو من می مانم و یک کهکشان تنهایی محض
مثل یک آهوی زخمی در شبی برفی اسیرم
از کجای شانه تاریکم سراغت را بگیرم
دست هایت را نگیر از من که در پایان راهم
یک نفس همراهی ام کن من که می خواهم بمیرم
در حال حاضر 27 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 27 مهمان ها)