چگونه غرقِ خونابه نباشم ،
که دستم می نگیرد آشنایی ...![]()
چگونه غرقِ خونابه نباشم ،
که دستم می نگیرد آشنایی ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
بمیرد دل چو دلداری نبیند ،
بکاهد جان چون نبود جان فزایی ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
بنالم بلبل آسا چون نیابم ،
ز باغِ دلبران بوی وفایی ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
نه دل را در تحیر پای بندی ،
نه جان را جز تمنی دلگشایی ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
درین وادی فرو شد کاروان ها ،
که کس نشنید آواز درایی ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
درین ره هر نفس صد خون بریزد ،
نیارد خواستن کس خونبهایی ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
دلِ من چشم می دارد کزین ره ،
بیابد بهر چشمش توتیایی ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
چه خوش باشد که دلدارم تو باشی ،
ندیم و مونس و یارم و باشی ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
دلِ پُر درد را درمان تو سازی ،
شفای جانِ بیمارم تو باشی ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
اگر جمله جهانم خَصم گردند ،
نترسم ، چون نگهدارم تو باشی ..![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
در حال حاضر 44 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 44 مهمان ها)