گر نه کباب کردن دلها شدش حلال، آن مست را بحل نکنم من کباب خویش، گر نزد دوست کشتن عاشق صواب شد، خسرو نه دوستیست که جوید صواب خویش![]()
گر نه کباب کردن دلها شدش حلال، آن مست را بحل نکنم من کباب خویش، گر نزد دوست کشتن عاشق صواب شد، خسرو نه دوستیست که جوید صواب خویش![]()
چه بگویم نگفته هم پیداست/غم این دل مگر یکی و دو تاست...
چه بگویم نگفته هم پیداست/غم این دل مگر یکی و دو تاست...
چه بگویم نگفته هم پیداست/غم این دل مگر یکی و دو تاست...
در حال حاضر 119 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 119 مهمان ها)