تو این شهر غریب, اسیر کوچهام
...............
چه تلخ انتظار کنار اسکله
پریدن بی هدف........
تو این شهر غریب, اسیر کوچهام
...............
چه تلخ انتظار کنار اسکله
پریدن بی هدف........
پرسه در خاک غریب ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
نگو تمومه عمر آشنائی
نگو رسیده لحظه جدائی
چنان دل کندم از دنیا که شکلم شکل تنهاییست..........[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
تو خراب من آلوده نشو ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 175 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 175 مهمان ها)