قلندرانه سوختم
لب از گلایه دوختم
برهنگی خریدمو
خرقه ی تن فروختم
قلندرانه سوختم
لب از گلایه دوختم
برهنگی خریدمو
خرقه ی تن فروختم
به انتظار فصل تو تمام فصلها گذشت
چه یاس بی نهایتی ندیم من بود
پسرم وقتی که تو دنیا بیای چراغ خونمو روشن میکنی
پسرم وقتی بیای با خندهات به دلم رنگ جوونی میزنی
من همیشه با همیشه سوختم
من همیشه با همیشه ساختم
تو خواب عاشقارو تعبیر تازه کردی
کهنه حدیث عشقو تفصیر تازه کردی
زندگی زندون منه
بعد از خدا گواه منه
چشمای گریون منه
سرد و خموشه دل من
نامهربونه دل تو
تا کی باید تنها باشه
این دل دیونه من
در حال حاضر 13 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 13 مهمان ها)