صفحه 352 از 6885 نخستنخست ... 2523023423503513523533543624024528521352 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 3,511 به 3,520 از 68846

موضوع: ○● چت روم بروبکس بارانی ™●○

  1. #3511
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    18,456
    تشکر
    2,028
    تشکر شده : 19,764
    بدون لحجه بنویس ببینم چی میگی



  2. کاربر مقابل از yaran عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  3. #3512
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    18,456
    تشکر
    2,028
    تشکر شده : 19,764
    اما قلبمون دوتا دستامون از هم جدا



  4. 2 کاربر مقابل از yaran عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  5. #3513
    فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    نوشته ها
    4,343
    تشکر
    1,727
    تشکر شده : 3,073
    من همیشه شوره زار
    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
    Atheist

  6. 2 کاربر مقابل از Pacino عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  7. #3514
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    18,456
    تشکر
    2,028
    تشکر شده : 19,764




  8. #3515
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    34,385
    تشکر
    6,995
    تشکر شده : 22,836
    از عذاب جاده خسته نرسیده و رسیده
    آهی از سر رسیدن نكشیده و كشیده
    غم سرگردونیامو با تو صادقانه گفتم
    اسمی كه اسم شبم بود با تو عاشقانه گفتم
    با تنم زخمی اگه بود بی رمق بود اگه پاهام
    تازه تازه با تو گفتم اگه كهنه بود دردام

    من سرگردون ساده تورو صادق می دونستم
    این برام شكسته اما تورو عاشق می دونستم

    تو تموم طول جاده كه افق برابرم بود
    شوق تو راه توشه من اسم تو همسفرم بود
    من دلشیشه ای هر جا هر شكستن كه شكستم
    زیر كوه بار غصّه هر نشستن كه نشستم
    عشق تو از خاطرم برد كه نحیفم و پیاده
    تورو فریاد زدم و باز خون شدم تو رگ جاده

    من سرگردون ساده تورو صادق می دونستم
    این برام شكسته اما تورو عاشق می دونستم

    نیزه ی نم باد شرجی وسط دشت تابستون
    تازیانه های رگبار توی چلّه زمستون
    نتونستن،نتونستن جلوی منو بگیرن
    از من خستة ی خسته شوق رفتنو بگیرن
    حالا كه رسیدم اینجا پر قصّه برا گفتن
    پر نیاز تو برای آه کشیدن و شنفتن
    تورو با خودم غریبه از خودم جدا می بینم
    خودمو پر از ترانه تورو بیصدا می بینم

    من سرگردون ساده تو رو صادق میدونستم
    این برام شکسته اما و رو عاشق میدونستم

    اون همیشه با محبت برای من دیگه نیستی
    نگو صادقی به عشقت آخه چشمات میگه نیستی

    من سرگردون ساده تو رو صادق میدونستم
    این برام شکسته اما و رو عاشق میدونستم

    " ایرج جنتی عطائی "

    @[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] @[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

    ویرایش توسط Hadi : 06-01-2016 در ساعت 12:58 AM


  9. 2 کاربر مقابل از Hadi عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  10. #3516
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    34,385
    تشکر
    6,995
    تشکر شده : 22,836
    یاران دوست همیشگی من ! صدات به دلم نشست


  11. کاربر مقابل از Hadi عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  12. #3517
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    34,385
    تشکر
    6,995
    تشکر شده : 22,836
    به خاطر اون پیام خصوصی هم که شده بزن اون فیلمارو


  13. کاربر مقابل از Hadi عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  14. #3518
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    34,385
    تشکر
    6,995
    تشکر شده : 22,836
    زخمی تر از همیشه از درد دل سپردن
    سرخورده بودم از عشق در انتظار مردن
    با قامتی شکسته از کوله بار غربت
    در جستجوی مرهم راهی شدم زیارت
    رفتم برای گریه رفتم برای فریاد
    مرهم مراد من بود کعبه تو رو به من داد

    ای از خدا رسیده ای که تمام عشقی
    در جسم خالی من روح کلام عشقی
    ای که همه شفایی در عین بی ریایی
    پیش تو مثل کاهم تو مثل کهربایی
    هر ذره از دلم را با حوصله زدی بند
    این چینی شکسته از تو گرفته پیوند

    ای تکیه گاه گریه ای هم صدای فریاد
    ای اسم تازه من کعبه تو رو به من داد

    من زورقی شکسته م اما هنوز طلایی
    طوفان حریف من نیست وقتی تو ناخدایی
    بالاتر از شفایی از هر چه بد رهایی
    ای شکل تازه ی عشق تو هدیه ی خدایی
    با تو نفس کشیدن یعنی غزل شنیدن
    رفتن به اوج قصه بی بال و پر پریدن

    ای تکیه گاه گریه ای هم صدای فریاد
    ای اسم تازه من کعبه تو رو به من داد

    @[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
    ویرایش توسط Hadi : 06-01-2016 در ساعت 02:01 AM


  15. 2 کاربر مقابل از Hadi عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  16. #3519
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    34,385
    تشکر
    6,995
    تشکر شده : 22,836
    باور کن ، صدامو باور کن
    صدایی که تلخ و خسته ست
    باور کن ، قلبمو باور کن
    قلبی که کوهه اما شکسته ست
    شکسته ست

    باور کن ، دستامو باور کن
    که ساقه ی نوازشه
    باور کن ، چشم منو باور کن
    که یک قصیده خواهشه

    وسوسه عاشق شدن
    التهاب لحظه هامه
    حسرت فریاد کردنه
    اسم کسی با صدامه

    اسم تو هر اسمی که هست
    مثل غزل چه عاشقانه ست
    پر وسوسه مثل سفر
    مثل غربت صادقانه ست

    باور کن اسممو باور کن
    من فصل بارون برگم
    مطرود باغ و گل و شبنم
    درختم درخت خشکی
    تو دست تگرگم

    باور کن همیشه باور کن
    که من به عشق صادقم
    باور کن حرف منو باور کن
    که من همیشه عاشقم



  17. کاربر مقابل از Hadi عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  18. #3520
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    18,456
    تشکر
    2,028
    تشکر شده : 19,764
    نقل قول نوشته اصلی توسط Hadi نمایش پست ها
    یاران دوست همیشگی من ! صدات به دلم نشست
    تنها صداست که میماند




  19. کاربر مقابل از yaran عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


صفحه 352 از 6885 نخستنخست ... 2523023423503513523533543624024528521352 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 184 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 184 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •