وقت نداره دیگه همش زیر فشار تو ساعات آف میاد باهاش بازی میکنه و حرفی میزنه و میرهنوشته اصلی توسط _Khashi_
این وقت شب که میشه موتور زر زدن هادی روشن میشه تا .............
وقت نداره دیگه همش زیر فشار تو ساعات آف میاد باهاش بازی میکنه و حرفی میزنه و میرهاین وقت شب که میشه موتور زر زدن هادی روشن میشه تا .............
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
محتاجم به دعادستت رو ببر رو به آسمون سه مرتبه بلند بگو یا کریستی ، یا کریستی ، یا کریستی ، ایشالله دستت برسه به سوتینایشالله بین الممه ین ببینمت
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
دلکم دلبرکم دلبر بانمکماین وقت شب که میشه موتور زر زدن هادی روشن میشه تا .............
که تو بردی سرکمو شکستی بالو پرکم
منیکه شاپرکم توی عاشقا تکم
چی شده که عشقمو گذاشتی پای کلکم
یادمه یار یار یارم داره یار یار
یادمه یار یار یارم داره یار یار
باز وقتی رفیق چونیش صادق هست سرش خلوت تر میشهوقت نداره دیگه همش زیر فشار تو ساعات آف میاد باهاش بازی میکنه و حرفی میزنه و میره
محتاجم به دعا
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
میلاد ایندفه دیگه نمیگم زیاد زر میزنی میگم زیاد ک.یر میخوری سهم خشی رو هم بزار بدبختوقت نداره دیگه همش زیر فشار تو ساعات آف میاد باهاش بازی میکنه و حرفی میزنه و میره
هر دو ک...و...ن تشریف دارنباز وقتی رفیق چونیش صادق هست سرش خلوت تر میشه
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
گویا از ترنس پوشای مجمع هستنهر دو ک...و...ن تشریف دارن
درمیارم از سوسک کمتری اگه نخوری مامله رو به ترتیب ترتیبت رو میدیممیلاد ایندفه دیگه نمیگم زیاد زر میزنی میگم زیاد ک.یر میخوری سهم خشی رو هم بزار بدبخت
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
درد ک...و...نی کشیده اند که نگو و نپرسگویا از ترنس پوشای مجمع هستن
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 117 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 117 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول