ب صبح بى پنيرى...
ب اين اعصاب ک ى ر ى...
ب صبح بى پنيرى...
ب اين اعصاب ک ى ر ى...
چقدر خوبه البوم صفرشخصى...
هربار گوش مى دم ى چيزاى جديدى کشف مى کنم...
بنظرت مى شه دوتا البومى که نشر ناکجا هست رو مث کتابش خريد؟ تو ليست هست...
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
کار فرهنگی میکردم اون موقع که کار فرهنگی کردن مد نبود ...
ساعت 11 شب هفت روز هفته همینجا ...
ولی حیف ، حیف ، حیف ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
فریاد ، فریاد ،
فریاد از آن نرگس مستی که تو داری ...
داد ، داد ،
داد از دل بیگانه پرستی که تو داری ...
ترسم که یک از اهل وفا زنده نماند
در کشتن این طایفه دستی که تو داری ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
ای مهربان تر از برگ در بوسه های باران
بیداری ستاره در چشم جویباران
آیینه ی نگاهت پیوند صبح و ساحل
لبخند گاه گاهت صبح ستاره باران
بازآ که در هوایت خاموشی جنونم
فریادها برانگیخت از سنگ کوهساران
ای جویبار جاری زین سایه برگ مگریز
کین فرصت از کف دادند بی شماران
این نغمه ی محبت بعد از من و تو ماند
تا در زمانه باقی ست آواز باد و باران ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 87 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 87 مهمان ها)