خبر کن ای ستاره یار ما را
که دریابد دل افگار ما را
خبرکن آن طبیب عاشقان را
که تا شربت دهد بیمار ما را.
خبر کن ای ستاره یار ما را
که دریابد دل افگار ما را
خبرکن آن طبیب عاشقان را
که تا شربت دهد بیمار ما را.
بپرس آن دلبر زیبا کجا شد؟
ببین آن سرو خوش بالا کجا شد؟
دلم چون برگ می لرزد همه روز
که دلبر نیمشب تنها کجا شد؟
چه نزدیکست جان تو به جانم
که هرچیزی که اندیشی بدانم
ضمیر همدگر دانند یاران
نباشم یار صادق گر ندانم
غم عشقت بیابون پرورم کرد
هوای بخت بی بال و پرم کرد
به مو گفتی :(صبوری کن صبوری)
صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد
درد اینجاست...
که درد را نمی شود...
به هیچ کس حالی کرد...
عجب شبی شد
هم فیلم ، هم موسیق ، هم یادِ نغمه
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
در حال حاضر 304 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 304 مهمان ها)