ولی بارون میاد
من خوش حالم که مردم نتونن برن بیرون چون ماشین نداریم کلا خوشحالم
چه بگویم نگفته هم پیداست/غم این دل مگر یکی و دو تاست...
ما که راه رفته ایم
باد است که می گذرد
ما که دلشکسته ایم
باد است که می گذرد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
چکِ هیچ یک از ما نقد نشد برگشت خورد
صاحب چک در رفت ،
صبر از پاچم در رفت ،
عشق در دلم سر رفت ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
کارون ما کارون ما بشنو حدیث سوز ما
از حسرت دیروز ما از ماتم امروز ما
از قطره های خون ما
قلبت به رنگ لاله شد
تا رشته ی ازادگی
در قلب میهن پاره شد
کارون ما کارون ما بشنو حدیث سوز ما
تا کی تنت بر پوز ما تار سیاه بندگی
تا کی خلد خار ستم بر پای لخت زندگی
زحمت ازان ما همه
رحمت ازان دیگران
ذلت به کوی ما همه
لذت به کوی دیگرا
کارون ما کارون ما بشنو حدیث سوز ما
از حسرت دیروز ما از ماتم امروز ما
ای شاهد دردو بلای روز شب افزون ما
کارون درد الودو دلخسته ی محزون ما
کارون ما کارون ما بشنو حدیث سوز ما
از حسرت دیروز ما از ماتم امروز ما
چشم تو رنگ عسل
توی چشم تو نگاه مث شابیت غزل
راز و نیاز عاشق
محتاج گفتگو نیس
خورشید خانم آفتاب کن شبو اسیر خواب کن
در حال حاضر 81 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 81 مهمان ها)