سگ بزن روی مستی اعصاب
شب ِ این جمع را خراب بکن
جبر با احتمال ِ صد در صد
روی من واقعا حساب بکن!
گریه کن باز و «داریوش» بخوان
خفه کن رقص و پایکوبی را
تا که «فریاد زیر آب» شویم
طعم ِ ته مانده های خوبی را
توی زیبایی ات شعار بده
موی تب کرده را به باد بریز
عرق کارگر شو قبل از مزد!
اولین پیک را زیاد بریز
با همه مثل آفتاب بخواب
اهل عصیان ِ توی عصیان باش
شام را در کنار گرگ بخور
خار ِ در چشم ِ گوسفندان باش
روی من واقعا حساب بکن
حل شو در استکان، «چرا»یت را
مخفی ام پشت عینک دودی
جنبش ِ سبز ِ چشم هایت را
دود سیگار باش و سیگاری
دست ها را بمال بر سقف ِ...
گیج و دیوانه وار ارضا شو
توی یک ارتباط بی وقفه
سبز شو مثل برگ های لجوج
توی تهران ِ تا ابد دودی
فکر کن من، توام!... تو، من هستی...
درک کن عاشق جنون بودی!
چشم را خیره کن به این گلّه
سگ شو از خشم ِ آن دو تا برّاق
با زمین و زمان و مضمونش
حرفت این بود و هست: استفراغ!
قایمم کن ته ِ عروسک هات
شهر، آدم بزرگ هم دارد
زوزه سر کن به شوق همراهیم
بیشه جز موش، گرگ هم دارد!
مشت ها را بکوب بر دنیا
که کسی ریده توی اعصابت
خنده ای باش مثل پیروزی
جلوی چشم های قصّابت
توی زنجیر هم نمی خواهم
پیش ِ آدم فروش گریه کنیم
بغلم کن «شقایق» غمگین
تا که با «داریوش» گریه کنیم
گریه کن مثل انتخاب جنون
گریه هایی که از سر ِ شادی ست
آخرین پیک را زیاد بریز
لذت ِ محض، رمز آزادی ست...
سید مهدی موسوی
زندگی یک جهنم است
اگه دائم به نداشته هایت فکر کنی
Salam, midomin taraeye Asireh delkesh male kodoum Albomeh?
- درد ؛
حرف من نیست !
درد نام دیگر من است .
من، چگونه خویش را صدا کنم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 183 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 183 مهمان ها)