همیشه میلنگه ،
یه جای زندگیم ...
همیشه میلنگه ،
یه جای زندگیم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
پرِ پر واز . . .
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
غمت سرد و وحشی به ویرونه میزد
زندگی یک جهنم است
اگه دائم به نداشته هایت فکر کنی
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] @[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
جمعه روز مزخرفی بود و ...
شنبه شب ها شبانه مي گندند
کل تقويم ما عزادار است
و خدايان دوشنبه می خندند
هر دوشنبه فقط فرو رفتم
لاي خون و عفونتِ دندان
توي سلول انفرادی ها
ميکنم رقص تانگو با شيطان
توی چشمم دوشنبه بازار است
مثل کشميرِ تا ابد تنها
هم رفيق خودی و هم دشمن
دزد بغدادم و علی بابا
من غروب خدای بندرها
خشم صدام و ناله ي تکريت
توی زندانِ سرد بعثی ها
مصرعی روی پاکت کبريت
حال بمب اتم شدن دارم
مي توانم اورانيوم باشم
لا به لای کتابِ گمنامت
من شيافِ پتاسيم باشم
می نشینم در انتظارِ گودو
رو به دیوارِ کوچه ایی بن بست
تیر ژاندارمِ خسته ایی بودم
توی پای چپِ علی خوش دست
بر خلاف جهت شنا کردم
از دهانم ترانه مي خيزد
و خدايی که خالقش بودم
خون من را دوشنبه می ريزد
پادگانِ فرشته ها امروز
روبروی تو جبهه می گيرند
توي دستت مسلسلي داری
و خدايان دوشنبه مي ميرند ...
رئوف دلفی
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
نوشته اصلی توسط Milik
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] @[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
جمعه روز مزخرفی بود و ...
شنبه شب ها شبانه مي گندند
کل تقويم ما عزادار است
و خدايان دوشنبه می خندند
هر دوشنبه فقط فرو رفتم
لاي خون و عفونتِ دندان
توي سلول انفرادی ها
ميکنم رقص تانگو با شيطان
توی چشمم دوشنبه بازار است
مثل کشميرِ تا ابد تنها
هم رفيق خودی و هم دشمن
دزد بغدادم و علی بابا
من غروب خدای بندرها
خشم صدام و ناله ي تکريت
توی زندانِ سرد بعثی ها
مصرعی روی پاکت کبريت
حال بمب اتم شدن دارم
مي توانم اورانيوم باشم
لا به لای کتابِ گمنامت
من شيافِ پتاسيم باشم
می نشینم در انتظارِ گودو
رو به دیوارِ کوچه ایی بن بست
تیر ژاندارمِ خسته ایی بودم
توی پای چپِ علی خوش دست
بر خلاف جهت شنا کردم
از دهانم ترانه مي خيزد
و خدايی که خالقش بودم
خون من را دوشنبه می ريزد
پادگانِ فرشته ها امروز
روبروی تو جبهه می گيرند
توي دستت مسلسلي داری
و خدايان دوشنبه مي ميرند ...
رئوف دلفی
این دَرُ واکن باد بیاد
اُون دَرُ واکن باد بیاد
بذار که طوفانی بشه ،هوای این خونهِ غارت شدمون
بذار که این اَبرِ سِمِج رَد بشه اَز روُ گنبد خونُ جنون
رخشی که از نژاد دریاست ،دوباره زین میشه
شبا همه عیدو تمام سفره ها ،سفرهِ هفت سین میشه
این دَرُ واکن باد بیاد
اُن دَرُ واکن باد بیاد
بذار که طوفانی بشه ،هوای این خونهِ غارت شدمون
بذار که این اَبرِ سِمِج رَد بشه اَز روُ گنبد خونُ جنون
بذار بذار هوا بیاد بذار اَبر صدا بیاد
بذار که قصه های نو به خواب بچه ها بیاد
بذار بذار که ماهِ نو بیرون بیاد از تن تو
دراین بلند بی غزل تو بهترین ترانه شو
قصه بَسه رستم دَستان گرهِ مُشتِ ماست
گریه بَسه درد ما از خار سر انگشت ماست
بگو به جادوگر شب ،طلوع خورشید از پس پشت ماست
بگو به جادوگر شب ،طلوع خورشید از پس پشت ماست
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
در حال حاضر 333 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 333 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول.gif "smile")
