درد نان است . مفت جان است.
درد نان است . مفت جان است.
ترانهٔ «قصهٔ من»، از آخرین ترانههای سروده شدهٔ هدیه است، که توسط هایده اجرا شد. این ترانه بهنوعی سرگذشت خود اوست و ماجرای دستوپنجه نرم کردنش با بیماری سرطان را روایت میکند. علاوهبر مصداق یافتن این ترانه در مورد خود هدیه، خیلی زود و با مرگ نابههنگام هایده این ترانه در مورد خواننده اثر نیز مصداق یافت. در یکی دیگر از آلبومهای این سال آلبومی با صدای هایده، ستار و مهستی منتشر میشود. از هایده در این آلبوم «نرگس شیراز»، و «قصهٔ من» منتشر شد. لیلا کسری در ترانهٔ «قصهٔ من» داستان زندگی خود را بازگو میکند (ماجرای درگیری با سرطان و عملهای چندگانه لیلا کسری).
مثل باد سرد پاییز غم لعنتی به من زد حتی باغبون نفهمید که چه آفتی به من زد رگ و ریشه هام سیاه شد تو تنم جوونه خشکید اما این دل صبورم به غم زمونه خندید آسمون مست جنونی، آسمون تشنه خونی آسمون مست گناهی، آسمون چه روسیاهی اگه زندگی عذابه، یه حباب روی آبه من به گریهها میخندم میگم این همش یه خوابه آسمون تو مرگ عشق و توی یاخته هام نوشتی این یه غمنامه تلخه که تو سر تا پام نوشتی من به لحظه شکستم اگه نزدیک اگه دورم از ترحم تو بیزار که خودم سنگ صبورم آسمون تیشه ت شکسته من دیگه رو پام می مونم منو از تنم بگیری تو ترانه هام می مونم
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
تنبلی خصلتی است که باعث می شود شخص با دست خویش گور خود را بکند
بختِ منِ مست ،
زد به دلم دست
دست به این مست مزن ،
چون شکننده ست ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
سریالی که دارم ادامه اش رو می بینم . . . . . . Grey's Anatomy
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
در حال حاضر 144 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 144 مهمان ها)