○● چت روم بروبکس بارانی ™●○

[Ahmet]

[Saber]

ﻧﮑﻨﺪ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺍﻱ ﭘﺸﺖ ﺻﻠﻴﺒﻢ ﺑﺎﺷﺪ
ﻧﮑﻨﺪ ﻣﻴﮑﺮﻭﻓﻮﻧﻲ ﺩﺍﺧﻞ ﺟﻴﺒﻢ ﺑﺎﺷد

[Hadi]

یادش بخیر یه روزی اینجا فقط پاتوق یاران بود

@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

[Ahmet]

روزا رو ازما گرفتن شاید سهم کمی از شب و تنهایی دل انگیز خودمونو داشته باشیم...

[Hadi]

موتور سواری تو شبای تابستان خیلی حال میده مخصوصا خیابانا که خلوت میشه یکی هم ترکت باشه دستشو از پشت بگیره رو کمرت

[Ahmet]

صابر ولی من یکبار خواب دیدم اومدی دم درمون یه پسر جوان لاغر عینکی اومدی داخل کلی باهام صحبت کردی و گفتم موتور را بندازیم بیرون دور دور گفتی پایه ام
که دیگر از خواب پریدم

[Hadi]

اون که صفا داره صفـا

با عنقلاب با شکوه خیلی چیزا برای ایران از هستی ساقط شد

الان برو موتور ببین اونم با قیمت بالا مذخرف .

[Saber]

اونو کلی گفتم که بدونید تا مرز س.کس هم پیش رفت
ولی دختر خیلی اشون یه رابطه ی عادیه ..
یا از تو سیر میشه میره با یکی دیگه یا در عین حال هم با توئه هم با یکی دیگه

فرقش تو اینه خیلی ها این نکته ی دومم خیانت میدونن . در صورتی که اینا بچه بازیه .

مگه اینکه واقعا علاقه و احساسی باشه که عمق فاجعه رو اون موقع احساس میکنی ..

نظرم به نظرت نزدیک نیست . . .

[Hadi]

[Saber]

حالا امشب خواب می بینیم من و ساسی ساق دوش صابر شدیم
صابر هم عروس کنارشه آخوند دیوث هم داره خطبه عقد را میخونه
عروس خانوم آیا بنده وکیلم شما را به عقد دائم با مهر معلوم با یک شاخه نبات و یک جلد قرآن در بیاورم
صابر هول میکنه میگه بله

کتاب رو بیار توی حیاط تالار برای آتیش بازی یِ آخر شب . . .