...نوشته اصلی توسط Sahand.M
...
تو سلول بودی برا رنگ پوسـتــت
مثل حیوون بکونن دست زور بهت . . .
فدای محبتت احمد جان
فعلا دارم رو مخ خانواده کار می کنم یه 200 تومن بکشم راضیم
نه همین یه هاردو دارم مشکلمم همینه
حلش میکنم سهند مشکلی نیست
چخ ایستیرم سنیکیشی کیم سندن پول ایستیر؟ سن شاد اولسان منه هر نه دیر!
صابر لطفأ یه کاری بکن وساطتتی چیزی برا بازگشت میثم... Plz
والّا من اصلا نمی دونم قضیه چی بوده ،
میثم هم تلگروم نمیاد تا به بینم چی شده .
با دونستن یه طرف قضیه هم نمی شه
قضاوت کرد . . .
من دی روز گفتنی ها رو گفتم ، دیگه بیش از این زیاده گوییه .
خستم از همه چی
میدونی صابر عزیز آدم وقتی یه دوستی، عزیزی گم شده باشه هر فکر منطقی یا غیر منطقی به ذهنش خطور میکنه من نمیگم حتمأ تو باید برش گردونی شاید اینو میگم که دلمو خالی کرده باشم احساس میکنم که از همه بچه ها تو بیشتر با امیر رابطه ات نزدیکه همین.
سر برگ گل ندارم، به چه رو روم به گلشن؟
که شنیده‌ام ز گلها همه بوی بی‌وفایی
به کدام مذهب است این؟ به کدام ملت است این؟
که کشند عاشقی را، که تو عاشقم چرایی؟
به قمار خانه رفتم، همه پاکباز دیدم
چو به صومعه رسیدم همه زاهد ریایی...
در حال حاضر 156 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 156 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
