شب جمعه ست و صابر کونی هم نیامد
شب جمعه ست و صابر کونی هم نیامد
حتما الان داره پیک میره بالا پا منغل
صابر اهل منقل نیست اهل عیش و نوشه...
بیچاره من که به هیچ از دنیا دلخوش نیستم....
اعداد و حروف کیبوردم سابیده شده دو سه بار بابد نوشته هامو ادیت و ویرایش کنم...
امروز برام اتفاق عجیبی افتاد از فروشگاه سیدی یه آلبومی سفارش داده بودم آورده بود رفتم تحویل بگیرم اونجا دست یه خانمی یک آلبوم خارجی اورجینال دیدم که سالها بود خوابشو میدیدم ازش خواستم بده یه کپی برام بزنه نداد بعد بهش تا 30 تومان پبشنهاد واسه کپی با اسکن کاوراکردم اما با هر چه اراده محکم پیشنهادمو رد کرد دیدم شدنی نیست و اصرار فایده ای نداره دست کشیدم از فروشگاه که با خداحافظی بیرون میومدم برگشت بهم گفت شما چرا این قدر اصرار دارین من براتون ازش کپی بزنم گفتم دوسش دارم گفت بیا کارت دارم برگشتم اون سی دی آکبندو داد به سیدی فروش گفت میخوام اینو کادو بپیچی بعد من بهش گفتم امری باشه در خدمتم گفت من اینو به شما کادو میدم....
گفتم خانم برای کپی این آلبوم تا 30 تومان راضی بودم ندادین حالا چی شده منو به کسی تشبیه کردین یا دلتون برام سوخت یا... گفت نه دیدم شما بیشتر ازمن دوسش دارین لیاقت داشتنش با شماس...
در حال حاضر 161 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 161 مهمان ها)