هر دمش با من دل سوخته لطفی دگر است ،
این گدا بین که چه شایسته انعام افتاد ...
هر دمش با من دل سوخته لطفی دگر است ،
این گدا بین که چه شایسته انعام افتاد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
من یه آلبوم میخوام بشنوم امشب حال و هوام عوض بشه یه آلبوم معرفی کنید .
به غیر از معین و امید
هر چقدرم تازه برام باشه چه بهتر
امیراشکان غلامی ،نوشته اصلی توسط Hadi
من یه آلبوم میخوام بشنوم امشب حال و هوام عوض بشه یه آلبوم معرفی کنید .
به غیر از معین و امید
هر چقدرم تازه برام باشه چه بهتر
آلبوم مسافران مردد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
ندارم لینک بده اگه خوبه
صوفیان جمله حریفنند و نظرباز ولی ،
زین میان حافظ دل سوخته بدنام افتاد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
کلا در جریان تعویض کادر فنیش نبودمبرد سپیدرود خیلی احتمالش بیشتر بود چون با تعویض کادر فنی باید می برد
حیف این تیم ریشه دار سقوط کنه اونم از دسته دو کشیده بالا خودشو ب کمک هوادارها و بدون هیچ پولی
برعکس ملوان که کلی ساپورت شد این همه سال بعد تا ی سال بهش نرسیدن سقوط کرد و امسالم که نمیتونه بیاد لیگ برتر چون تیمای دگه دارن هزینه میکنن
اره جدا شده و الانم امید روانخواه هست
سپیدرود بیشتر از ملوان دوست دارم.
امیدوارم داخل لیگ برتر بمونه
حال ما را چه کسی میفهمد؟!بی تو من خسته می شم!
باغ در بسته می شم!
خنده از یادم میره!
بی تو گریه م می گیره!
آهان! الان یه خرده شد!
پست های آخرتو ببین حال گریه داری!
حال گریه یعنی تو سالمی! یعنی حالت خوبه! حتا تلخ تلخ!
گریه کن هر وقت خواستی، بهتر بگم هر وقت بازم عاشقی ت قد کشید!
آخه عاشقی که اندازه نداره! هر وقت خواست بازم عین پیچک بپیچه به تنت بهش نگو نه!
...
ما آدم های تنها...
ما آدم های به خود پناه برده را ...
نمیدونم تا حالا موسیقی سنتی گوش کردی یا نه ، ولی اگه گوش نکردی حتما کارای زنده نام استاد ایرج بسطامی رو گوش کن ، تو صداش یه حسی هست که تحت تمامی شرایط روحی باهات همراه میشه و حالت رو درک میکنه ، اصلا به نظر من میشه نهایت غم و خوشحالی رو با صداش تجربه کرد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
لطف داری بابک جان....
تنها يك نفر لايقِ هرچه باداباد است
هماني كه ديگر حال و احوال هاي تكراري
به دوست داشتن اش جواب نمي دهد
فقط خودش بايد باشد
خودش با همه ي جان و دلش
چاره اي نمي ماند جز بنويسي
امشب اگر پيشم بودي
به كجاي جهان برمي خورد؟
جوابش هرچه مي خواهد باشد
فقط بايد نوشت، فرستاد و خوابيد
تو همان آدمِ هرچه بادابادِ منی!
در حال حاضر 197 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 197 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
