اروپا به حال مردم ایران داره گریه می کنه ما میخندیم
اون که ما رو به هم رسوند یه اتفاق ساده بود
مثل عبور مردی از تقاطع 2 جاده بود
مثل بخار پنجره عمر منم تموم میشه
جاده یه جا شروع میشه
جاده یه جا تموم میشه
گفتی بازار یک چیز یادم اومد
منم چند وقت پیش رفته بودم بازار میوه بعد هر جور دیوانه ای هم پیدا میشه. بعد فروشنده های بازار خوب ادما را میشناسن . یعنی طرف سوژه باشه تو ذهنشون میمونه . منم مغازه میوه فروشی دوستم بود کمکش میکردم بعد یه دفه دیدم میوه فروش های بازار صدای گربه درمیارن ماووووووووووووووو... بعد خوب که نگاه کردم دیدم اونا واسه یک نفر که از گربه بدش میاد و حساسه صداشو در میارن ... بعد طرف یک حرکتی تو بازار کرد که مردم ازخنده
وقتی فروشنده های بازار صدای گربه در میاوردن ... اون طرف دیوانه جلو اون همه مردم شیررررررررررر گرفت گفت بیه بیه .
یعنی هر دفه که صدای گربه در میاوردن شیییییررررر در میاورد جلو مردم . ترکیدم از خنده
ویرایش توسط FARHAD_4818 : 12-29-2017 در ساعت 08:01 AM
گذشته حال استمراری
هیس دخترها فریاد نمی زنند
در حال حاضر 130 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 130 مهمان ها)