تو با این که مهربونی منو دست کم گرفتی
منو قابل ندونستی رازتو به من نگفتی
شاید از دست حقیرم واسه تو یه کاری ساختَه س
گرچه اسمم به گوش تو حالا خیلی ناشناختَه س
حرف بزن ای مهربون منو از خودت بدون 2
حتی خنده هات مثِ تلخیِ گریه ست
مث لبخندِ دروغ آشنایی
تو رو خوب می شناسم از عاطفه سرشار 2
تو کجا و قصه های بی وفایی
حرف بزن ای مهربون منو از خودت بدون 2
گریه ارزونیِ چشمات اگه اشکی نیست بباری
حالا خالی کن با حرفات هر چی که تو سینه داری
واسه یک بارم بزار من محرم راز تو باشم
بذار آخرین ترانه واسه آواز تو باشم
شاید از دست حقیرم واسه تو یه کاری ساخته س
گرچه اسمم به گوش تو حالا خیلی ناشناخته س
حرف بزن ای مهربون منو از خودت بدون
...
چه موزیک دلنشین و زیبایی هم داره
در حال حاضر 107 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 107 مهمان ها)