تازه وبگردی هم زیاد ندارم اینجا و این کانالا تلگرام
تازه وبگردی هم زیاد ندارم اینجا و این کانالا تلگرام
من 5 گیگ می گیرم ، 2 هفته بعد تموم میشه ، پدرم می گه : چی کار می کنی ترافیکا رو . . .![]()
اوکی ، حالا تست می کنم . . .![]()
شنبه روز بدی بود روز بی حوصله گی
وقت خوبی که می شد غزلی تازه بگی
ظهر یک شنبه من جدول نیمه تموم
همه خونه هاش سیاه روی خونه جغد شوم
صفحه ی کهنه ی یادداشت های من
گفت دوشنبه روز میلاد منه
اما شعر تو میگه که چشم من
تو نخ ابره که بارون بزنه آخه اگه بارون بزنه ..
غروب سه شنبه خاکستری بود
همه انگار نوک کوه رفته بودن
به خودم هی زدم از اینجا برو
اما موش خورده شناسنامه من
عصر چهارشنبه من هه ! عصر خوشبختی ما !
فصل گندیدن من فصل جون سختی ما
روز پنجشنبه اومد مثل سقاهک پیر
رو نوکش یه چیکه آب گفت به من بگیر بگیر
![]()
جغد بارون خورده ای تو کوچه فریاد میزنه
زیر دیوار بلندی یه نفر جون میکنه
کی میدونه تو دل تاریک شب چی میگذره
پای بردههای شب اسیر زنجیر غمه
دلم از تاریکیها خسته شده
همهی درها به روم بسته شده
من اسیر سایههای شب شدم
شب اسیر تور سرد آسمون
پا به پای سایهها باید برم
همه شب به شهر تاریک جنون
دلم از تاریکیها خسته شده
همهی درها به روم بسته شده
چراغ ستارهی من رو به خاموشی میره
بین مرگ و زندگی اسیر شدم باز دوباره
تاریکی با پنجههای سردش از راه میرسه
توی خاک سرد قلبام بذر کینه میکاره
دلم از تاریکیها خسته شده
همهی درها به روم بسته شده
مرغ شومی پشت دیوار دلم
خودشو این ور و اون ور میزنه
تو رگای خستهی سرد تنام
ترس مردن داره پر پر میزنه
دلم از تاریکیها خسته شده
همهی درها به روم بسته شده
در حال حاضر 138 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 138 مهمان ها)