میخواستم به سربازها بگویم
نامه های معشوقه هایشان را اگر بلند بلند بخوانند...
جنگ تمام میشود!!!
در دو روز زندگی سخت جانی کرده ام
با همه مهربانان مهربانی کرده ام
كلاف سرنوشت من سردرگمه ھمیشه
طلسم كور این گره یه لحظه وا نمی شه
طناب سرنوشت من تنھا پل عبوره
اما به بیراھه می ره با گره ای كه كوره
دیروز مسیر قصه ھام یه جاده بود به خورشید
امروز به بیراھه شده به شوره زار تردید
از بود و از نبودن دل كندم و بریدم
تا نیمه جون و خسته به این گره رسیدم
به من كمك كن ای عشق این گره رو وا كنم
به قیمت سقوطم راھمُ پیدا كنم
نه پشت سر راھی دارم نه راھی پیشرومه
اینجا نه آغازه برام نه راه من تمومه
ببین كه جون ندارم ھمیشه در تلاشم
نذار تو این بیراھه ھستیمُ من ببازم
اتفاق تلخ تو زندگی همیشه خیلی بد هم نیست!
گاهی باید دوستانت رو به تو بهتر بشناسی تا اگر روزهای سختی داشتی بدونی که کسی تکیه گاه تو
هست یا نه...؟!!
در حال حاضر 146 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 146 مهمان ها)