میخواستم به سربازها بگویم
نامه های معشوقه هایشان را اگر بلند بلند بخوانند...
جنگ تمام میشود!!!
������
هیچکس خودش را در هیچ رابطه ای مقصر نمیداند!
همه ی ما آنقدر غرور داریم،
که همیشه حق را به جانبِ خودمان میدانیم
از نظر خودمان،فرشتگانی هستیم،
که داشتیم زندگیمان را میکردیم
که یک نفر آمد و ما را با خاک یکسان کرد و رفت...
داخلِ شعرها
داخلِ متنها
میگردیم دنبالِ جمله ای که طرف مقابل را بکوبد و
ما را مظلوم ترین آدمِ دنیا نشان دهد...
گاهی یادمان میرود آدمی كه الان میخواهیم سر به تنش نباشد،
تا دیروز پُزَش را به عالم و آدم میدادیم!
کمی انصاف شاید...
در بهار ِ زندگی رفتی سفر تو بی خبر
ای مانده در کاشانهام جای تو خالی
نازنین دردانهام، نشکن دل ِ دیوانهامای در خزان ِ خانهام، جایِ تو خالی
حسین منزوی
تو هم همرنگ و همدرد منی، ای باغ پاییزی
چو میپیچد میان شاخههایت هوی هوی بادمهدی سهیلی
به گوشم از درختان های های گریه میآیدمرا هم گریه میباید،مرا هم گریه میشاید
دلم خون شد از این افسرده پاییز
از این افسرده پاییز غم انگیز
غروبی سخت محنت بار داردهمه درد است و با دل کار دارد
فریدون مشیری
جنگل، به خواب رفته، درختان، خزان زده
تصویر مرگ در همه جا آشیان زده
جریان رایج خفقان در مسیر رودمُهرِ سکوت بر دَهَنِ ماهیان زده
~~~~~✦✦✦~~~~~
پاییز حدیث کوچ برگی سرخ استخندیدن گل زیر تگرگی سرخ است
بر لاله چرا کفن بپوشم، وقتیزیبایی زندگی به مرگی سرخ است
هادی فردوسی
باز پاییز برای تو نبارم سخت استپای هر خاطرهات بغض نکارم سخت است
ای نفسگیرترین حادثه فصل خزانمن به اسمت برسم، سخت نبارم، سخت است
پویا جمشیدی
شعر نو درباره پاییزپاییز کوچک مندنیای سازش همه رنگهاستبا یکدیگر
تا من نگاه شیفتهام رادر خوشترین زمینه به گردش برم
و از درختهای باغ بپرسمخواب کدام رنگیا بیرنگی را میبیننددر طیف عارفانه پاییز؟حسین منزوی
منطقِ پاییز
مثل بیمنطقیِ زنی ستکه وقتی دارد از زندگی مردی میرودموهایش را رنگ میکند
کامران رسول زاده
در حال حاضر 66 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 66 مهمان ها)