ای که بی تو خودم تک و تنها می بینم
هرجا که پا میذارم تو رو اونجا می بینم
یادمه چشمای تو پر درد و غصه بود
قصه غربت تو قد صد تا قصه بود
یاد تو هر جا که هستم با منه
داره عمر منو آتیش میزنه
تو برام خورشید بودی توی این دنیای سرد
گونه های خیس مو دستای تو پاک میکرد
حالا اون دستا کجاست اون دوتا دستای خوب
چرا بیصدا شده لبه قصه های خوب
من که باور ندارم اون همه خاطره مرد
عاشق آسمونا پشت
یک پنجره مرد
آسمون سنگی شده
خدا انگار خوابیده
انگار از اون بالاها گریه هامو ندیده
یاد تو هر جا که هستم با منه
داره عمر منو آتیش میزنه
سلام العليكم
چه بگویم نگفته هم پیداست/غم این دل مگر یکی و دو تاست...
قالب جدید سایت چه خوب شده
چه بود اون قبلیه تخمی
قالب سایت مثل سایت موزیک دیگه شده
در حال حاضر 135 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 135 مهمان ها)