53 مهمان ها
53 مهمان ها
تمامِ تو سهمِ منه | به کم قانعم نکن
تو دنیای سردم ،
به تو فکر کردم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
به تو فکر کردم ،
دوباره ، دوباره ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
پاره ،
مریض ،
خسته ،
چِت ،
مرده ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
علی اقا یک گونی موز زرد بفرست براشون.53 مهمان ...مارکشم موز DOL به بچه ها بگو امشب مهمان داریم. یکیشون قهر کرد رفت شد 52
شال و روسریت ،
به جای دستِ من
حالا تو دستای بادِ ،
مگه نه ، مگه نه ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
دقت کن این غافله هر بار عازم است ،
برخورد دزدها چه صمیمانه می شود ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
dar mandeh az in donya
در حال حاضر 325 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 325 مهمان ها)