این جاده با تو ،
آسمون داره ...
این جاده با تو ،
آسمون داره ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
جز تو ، کی ؟
اشکامو تحمل کرد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
خورشیدُ بی خیال ،
تو بی غروب باش ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
پارو به سمت هیچ ،
پارو به سمت خواب ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
بی پولی شدید ،
اعصاب برفکی ،
جَبر ژِنتیکی ،
سیگار ماتیکی ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
بگو بیهوده نیست ،
فاصله ی آه و سراب
بگو سفیدی کاغذ ،
بیهوده نیست
بگو از کوچ پراکنده ،
فقط کابوس و تنهایی ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
تو سَرم مِثل پَنکه می چرخی ،
دَم بِکش رو اُجاق چِشم من ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
نگران باش ،
حل نمیشه ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
برای شادی ارواحِ این همه رویا ،
هزار سالِ که بی لب ،
ترانه می خونم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
لحظه هام ،
بوی تاجِ گل میدن ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 107 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 107 مهمان ها)