این خاطراتم بیکارنا هی میان تو مغز آدم ول کنین ناموسا
این خاطراتم بیکارنا هی میان تو مغز آدم ول کنین ناموسا
چه بگویم نگفته هم پیداست/غم این دل مگر یکی و دو تاست...
دقیقا...
منم از این خاطرات بی ارزش زیاد دارم تو ذهنم که هر بار یادم میاد کلی خجالت می کشم و فکر کنم هیچوقت از یادم نره.
حالا خاطرات خوش...مگه یاد آدم می مونه
از بچه گی تا الان بعضی وقتا تو فکر فرو میرم یه حالت افسردگی، زمان بچه گی بیشتر بود این حس.. الان کمتر شده..
انگار بزور آورده باشنم توی این دنیا..
چه بگویم نگفته هم پیداست/غم این دل مگر یکی و دو تاست...
خوردمش ،
امروز ،
گفتم بیام بهداری نشون بدم ؛
تو دلم باشه خیالم راحته ،
هرجا میرم هست دیگه دلبرو ،
خیالت جمع درد نمی کنه ،
فقط دیگه نمیشه دیدش ،
آخه دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن ،
ولی ندیدن بهتره از نبودنش ،
سیگار داری ؟
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
سیگار داری ... ؟
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
آخه دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن ،
ولی ندیدن بهتره از نبودنش ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 109 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 109 مهمان ها)