صفحه 5838 از 6885 نخستنخست ... 483853385738578858285836583758385839584058485888593863386838 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 58,371 به 58,380 از 68846

موضوع: ○● چت روم بروبکس بارانی ™●○

  1. #58371
    فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    نوشته ها
    6,682
    تشکر
    7,173
    تشکر شده : 9,330

  2. 2 کاربر مقابل از Sahand.M عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  3. #58372
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    نوشته ها
    8,921
    تشکر
    33,445
    تشکر شده : 13,100
    آغا یه لحظه آهنگ مسعود صادقلو - مگه جنگه گوش کنید یه قسمتش میگه:

    وای نمیدونی چی میخوای
    همش میری نمیای

    ولی نمیدونم چرا من اینو میشنوم:

    همش میرینی میای
    چه بگویم نگفته هم پیداست/غم این دل مگر یکی و دو تاست...

  4. #58373
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    نوشته ها
    8,921
    تشکر
    33,445
    تشکر شده : 13,100
    Hamid Askari - Kojaye Donyami
    چه بگویم نگفته هم پیداست/غم این دل مگر یکی و دو تاست...

  5. #58374
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    نوشته ها
    376
    تشکر
    59
    تشکر شده : 2,271

  6. 2 کاربر مقابل از Mazyarahmadi1366 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  7. #58375
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    نوشته ها
    13,482
    تشکر
    29,192
    تشکر شده : 17,455
    نقل قول نوشته اصلی توسط Sahand.M نمایش پست ها
    صرفا گذشته ی خودم رو نمی گم کلی گفتم

    ولی منظور تو دیوث رو متوجه نشدم


    می دونم کدوم گذشته رو می گی . . .

    گذشته ی همین چت روم رو . . .

    منم عمداً پرسیدم که مطمئن بشم . . .

    فقط نمی فهمم چرا باید گذشته رو جبران کنیم !؟

    گذشته با همه ی خوبیا و بدیاش گذشته . . .

    حالا اگه می خوای چیزی رو جبران کنی ، باید توی آینده جبران کنی نه توی گذشته . . .

    من که دل خوشی از گذشته ی شخصیم ندارم . . .

    همه دوست دارن به دوران کودکی شون بر گردن . . .

    ولی من نه !

    می دونی چرا !؟

    چون دوران کودکی یِ من چیزی جز " ترس " نبود . . .

    ترس از پدر . . . ترس از مدرسه . . . ترس از کتک خوردن مادر . . .

    می بینی !؟

    من گذشته ام رو دوست ندارم . . .

    همون جور که علاقه ای به آینده ندارم . . .
    فقط همین لحظه . . .

  8. 3 کاربر مقابل از Saber عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  9. #58376
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    نوشته ها
    13,482
    تشکر
    29,192
    تشکر شده : 17,455
    شاید از معدود آدمایی باشم که 25 ساله گیم رو بیش تر از 10 ساله گیم دوست دارم . . .

  10. کاربر مقابل از Saber عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  11. #58377
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    نوشته ها
    8,921
    تشکر
    33,445
    تشکر شده : 13,100
    نقل قول نوشته اصلی توسط Saber نمایش پست ها

    گذشته با همه ی خوبیا و بدیاش گذشته . . .

    حالا اگه می خوای چیزی رو جبران کنی ، باید توی آینده جبران کنی نه توی گذشته . . .
    به قول استاد معین:

    گذشته ها گذشته
    هرگز به غصه خوردن
    گذشته برنگشته
    به فکر آینده باش
    دلشاد و سرزنده باش...
    چه بگویم نگفته هم پیداست/غم این دل مگر یکی و دو تاست...

  12. 2 کاربر مقابل از sadegh1 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  13. #58378
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    نوشته ها
    13,482
    تشکر
    29,192
    تشکر شده : 17,455
    وقتی آلبوم تشکیلات موازی از کیوسک (آرش سبحانی) منتشر شده بود ، هر بار با شنیدن این ترانه . . . . هر بار . . .


    روز های کوتاه


    بهار رفت و تابستون بس که داغ بود سگ پوست می نداخت
    آزادی یه جایی بود که استقلال اون جا به نفت می باخت
    شبا می رفتیم رو بوم با چشم باز و حیرون می شمردیم
    گلهایی که ضدهوایی روی تن شهر می بافت
    روزهای کودکی مون با این چیزا رفت و حروم شد
    روزای بدی بود حیف که زود تموم شد
    خزون رفت و زمستون از همه از این و اون مرگ می خواست
    واسه ی شهر شیشه ای سرنوشت یه دیوونه با سنگ می خواست
    کور و کر و دزد و دیو زیر یه درخت سیب دموکرات شدند
    صدای بوق کامیون شنیدن از راه دور زیباست
    روزهای کودکی مون با این چیزا رفت و حروم شد
    روزای بدی بود حیف که زود تموم شد

    تابستون رفت و خزون کلاغا توی آسمون پرواز می کردن
    می خونه ها رو بستند و در دیوونه خونه رو باز می کردن
    اینه قانون بازی آدمای عوضی عوض نمی شن
    توی سینمای رکس گوزنای اسیر رو کباب می کردن
    روزهای کودکی مون با این چیزا رفت و حروم شد
    روزای بدی بود حیف که زود تموم شد

  14. کاربر مقابل از Saber عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  15. #58379
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    نوشته ها
    376
    تشکر
    59
    تشکر شده : 2,271
    غم میون دو تا چشمون قشنگت لونه کرده
    شب تو موهای سیاهت خونه کرده
    دوتا چشمون سیاهت مثل شبهای منه
    سیاهی های دو چشمت مثل غم های منه
    وقتی بغض از مژه هام پایین میاد بارون میشه
    سیل غمها آبادیمو ویرونه کرده
    وقتی با من میمونی تنهاییمو باد می بره
    دوتا چشمام بارون شبونه کرده
    بهار از دستهای من پر زدو رفت
    گل یخ توی دلم جوونه کرده
    تو اتاقم دارم از تنهایی آتیش میگیرم
    دل شکوفه تو این زمونه کرده
    چی بخونم جوونیم رفته صدام رفته دیگه
    گل یخ توی دلم جوونه کرده

  16. 2 کاربر مقابل از Mazyarahmadi1366 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  17. #58380
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    نوشته ها
    13,482
    تشکر
    29,192
    تشکر شده : 17,455
    قشنگ عین روز برام روشنه . . .

    که چرا !؟

    چرا روزای کودکی بد بود !؟

    و چرا حیف !؟
    حیف که زود تموم شد . . .



    روزهای کودکی مون با این چیزا رفت و حروم شد

    روزای بدی بود حیف که زود تموم شد . . .

  18. 2 کاربر مقابل از Saber عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


صفحه 5838 از 6885 نخستنخست ... 483853385738578858285836583758385839584058485888593863386838 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 147 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 147 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •