روزای کودکیم با این ترسا رفت و حروم شد . . .
روزای کودکیم با این ترسا رفت و حروم شد . . .
روزای بدی بودن . . .
حیف که روزای کودکی بودن . . .
آرش سبحانی . . . خط به خط . . .
آخه اسکل (این بار دومه) من گذشته ی چت رومو چیکار دارم. منظورم همون گذشته ی شخصی بود. آخه وقتی کل دوران کودکیم با نفهمی گذشته چرا باید بخوام برگردم بهش...تاکید من روی تصمیاتیه که نباید می گرفتم یا باید می گرفتم.کارایی که نباید انجام می دادم یا باید...اما آینده
به قول میلاد خودم هم از خودم هیچ انتظاری ندارم. چون تا الان زندگی خوبی نداشتم چون تو خونه ای بزرگ شدم که همیشه توش دعوا بوده چون از اجتماع دور بودم. علاقه ای به گفتن این حرفا تو جمع ندارم بی خیال
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
هیچ کنسرتی تا حالا نرفتم . . .
فقط 2 سال پیش که رضا یزدانی اومده بود کرمان ، بعد از تموم شدن کنسرت از درب
پشتی یِ سینمایی که توش بر نامه اجرا می شد ، رفتم داخل تا موهاش رو به بینم ، یه سی دی هم خریدم تا امضاءِ کنه . . .
چه ذوقی کرده بودم برای امضاءِ . . .
چه کوچک است و غم انگیز آرزو ها تان . . .
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
یک موضوعی را بگم سهند جان
کسانی که انجمن میان بالای 95 درصد یا گذشته خوبی نداشتن یا تنها هستند یا محبت بهشون نشده یک کمبودی احساس میشود
یک مشکلاتی را دارند که وقتی میان اینجا میخوان کمتر بشود و از این حالت بیان بیرون این حرفای دل تمام کسانی را زدم که گرفتار این مشکلات بودن
در حال حاضر 170 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 170 مهمان ها)