می خندم مَردُم تو بی پناهیم ...
می خندم مَردُم تو بی پناهیم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
لالایی بخون
مادر صداتو دوست دارم
تمامِ تو سهمِ منه | به کم قانعم نکن
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
شهرِ من شهرِ منه ،
این پیرِ تن فروخته
مزارِ دستِ جمعیِ ،
ستاره های مرده ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
پلنگ مانده در طوفان
نهنگ مانده بر ساحل
...
در حال حاضر 225 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 225 مهمان ها)